تخریب آثار باستانی خنجری برقلب ماست!
نوشته : نجیب شمال
10 نوامبرسال 2020 / مطابق 20 عقرب 1399
هرکشورجهان از زمانه های گذشته خویش دارای افتخاراتی اند که برای همه مردم آن قابل ارزش واهمیت خاص میباشد. از آنجمله کشورما هم ازگذشته های روشن وحتی تاریک خود دارای چنین آبادات تاریخی میباشد که برای همه مردم ما قابل اهمیت وگرانبها میباشد. اما با تآسف که بنابر ادامه جنگها و عدم بوجود آمدن یک حکومت کارا ودلسوزاکثر آثار تاریخی وباارزش کشورما چه درولایات و چه در پایتخت آن مورد حملات قرار گرفته ، یا چور وچپاول شدند ویا هم تخریب شده وازبین برده می شوند که مردم ما از ادامه این کارهای خودسرانه وعدم توجه مسئولان دراین بخش به تشویش ونگرانی اند. چنانچه در این روزهای اخیر همه ما شاهدیک اقدام بی پیشینه حکومت وجناب امرالله صالح – معاون اول ریاست جمهوری افغانستان بخاطرازبین بردن یکی از قدیمی ترین سینمای های زیبای شهرکابل یعنی سینمای پارک شهرنو بودیم که برای همه کابلیان عزیزو سایرهموطنان ما مملو ازخاطرات زیبای زنده گی گذشته شان بود. بلی این درست است که آثار وآبدات تاریخی کشور ما باگذشت زمان کهنه و فرسوده شده وشاید با فروریختن شان حتی جان مردم ما راتهدید نمایند، اما ازنظرمن اقدام به تخریب وازبین بردن فوری آنها ، بدون در جریان قرار داشتن مقامات مسئول ، متخصصین وباستان شناسان وبخصوص خود شهریان کابل سوال برانگیز است. شهرکابل منحیث پایتخت و یکی از شهرهای قدیمی کشورما واقعآ که ازهرنگاه جایگاه خاص خودرا دربین همه مردم کشورما وبخصوص کابلیان اصیل و زاده شده در آغوش گرم آنرا دارد که هیچکسی هم نباید ازآن منکرباشد. درحالیکه با ادامه جنگها و نا امنی ها در همه ولایات و ولسوالی های کشور، همه مردم آن مناطق بخاطرموجودیت امنیت نسبتآ خوبتر این شهر وزمینه کاریابی بهتر جهت اعاشه واباطه فامیلها به این شهر کوچک و درعین حال زیبا جابجا شده اند ودرحالیکه هرکس خود را کابلی جا میزند وبه همین دلیل است که شهر ما بیشتر از شش میلیون جمعیت را در آغوش گرم خود پناه داده است ، اما کمتر کسی متوجه حفظ آثار و آبدات تاریخی وفرهنگی آن بوده ، حتی به پاکی ونظافت این شهر زیبا توجه اندکی هم نمیکنند. مشکل اساسی مردم ما درشرایط کنونی این است که اکثریت باشنده هاییکه ازولایات مختلف دراین شهر جاگزین شده اند، با تآسف که با کلتورو فرهنگ شهرنشینی اشنایی کامل نداشته ، هنوزهم کوشش میکنند تا بخاطر امنیت خانه های خود ازهمسایگان ، به ساخت وساز دیوارهای بلند وحتی کشیدن سیم های خاردار بر روی دیوارها مبادرت ورزند. وقتی ما ازشهر و فرهنگ شهر نشینی صحبت میکنیم ، باید شرایط و قوانین زیست در یک شهر و آنهم شهر بزرگی مانند شهر کابل را فرا گیریم که دراین عرصه کم کاری حکومت وسایر مقامات مسئول وبخصوص شاروالی کابل وعدم موجودیت برتامه های فرهنگی و آگاهی دهنده برای مردم ازطریق رسانه ها و شبکه های صوتی وتصویری قابل انتقاد شدید میباشد. همه میدانیم مردمانی که در خانه های حویلی دارو یک یا دوطبقه یی زنده گی میکنند و در جوار خانه های شان بلند منزل های خیلی مفشن با شیشه های رنگه وبدون درنظرداشت معیارهای شهرسازی یکی پی دیگری قد برمی افراشند، با جنجال های زیادی گرفتار اند که حل آنها هم از توان هرمحکمه یی بالاتر است. همچنان با اعمار این بلند منزل های خارج ازنقشه انکشاف شهری، اکثرساحات سبزو تفریحگاه های قبلی نیز ازجانب زورمندان غصب شده و به همین ترتیب آثار و آبدات فرهنگی این شهرتاریخی وزیبا یکی پی دیگری درحال تخریب شدن است.
به همین دلیل بود که با اقدام تخریب سینمای پارک شهر نو که برای خودم نیزمملوازخاطرات شیرین بود ، همه شاکی شده ، نوشتیم ، داد زدیم وحتی اشک ریختیم .اما متآسفانه که تا همین لحظه هم نه جناب آقای صالح ونه هم محترم شاروال کابل در زمینه برای شهریان کابل معلومات ارائه نکرده اند. هرگاه پلان برای تخریب آثار گذشته شهرکابل ویا احیای مجدد آنها روی دست حکومت باشد، جاهای خیلی زیادی است که باید اولترازهمه به آنها پرداخته شود وآنهم به شرطی که مسئولین ومردم محل به آن کار راضی بوده ودرجریان قراربگیرند. مردم وبخصوص شهریان کابل حق دارند تا نسبت به سرنوشت شهر وزادگاه خود پریشان باشند، زیرا از چور وچپاول مناطق مختلف شهرشان توسط زورمندان و چپاولگرانی که حتی دراین شهر تولد نشده اند و امروز خودرا اصیل ترین کابلی ها میدانند ، بیم وترس دارند تا مبادا عقب اقدام حکومت، پلان شوم دیگری باشد و این مکان زیبا وتاریخی خدای ناخواسته بدسترس یکی ازاین چنین اشخاص قرارگیرد. خوب به یاد داریم که این شهر زیبای ما با ورود نیروهای مجاهدین وملیشه ها در سال 1371 و بعدازآن چگونه مورد اصابت راکتهای کور دشمنانش قرارگرفت ، سرا پا تخریب شد وجنگهای میان تنظیمی آغاز شده وده ها هزار نفر قربانی آن اعمال شوم گردیده و بالاخره صد ها هزارتن ازکابلیان شریف و بیگناه مجبوربه ترک خانه وکاشانه آبایی شان شده و میدان برای چور وچپاول بیشترچپاولگران که بعضی از آنها حتی خواب کابل را هم نمی دیدند – به اصطلاح عام شغالی گردید. نباید فراموش کنیم که اکثریت باشنده های اصیل این شهر امروز بنابرجبر روزگار در همه نقاط جهان پراگنده شده وبه یاد آن شهر زیبا و خاطرات شیرین زنده گی شان شب و روز اشک می ریزند. به یاد داشته باشید که هیچکسی حق ندارد تا آن مردمان باوجدان را به باد فراموشی بسپارد و درفکر آن باشند که گویا این شهر دگر صاحبی ندارد وما هرچه دل مان خواست انجام میدهیم.
درحال حاضرکه ما وهموطنانی که در اروپا زنده گی میکنیم همه به چشم سرمی بینیم که ساختمان ها و آثار فرهنگی ایکه بیشتراز پنجاه سال قدامت تاریخی دارند و متعلق به هرکسیکه است، نه تنها هیچکسی حق تخریب ویا ازبین بردن آنها را ندارند، بلکه بعد ازهرچند سالی با مصرف دولت مجددآ مورد بازسازی قرارگرفته ومنحیث آثار تاریخ وفرهنگ گذشته این کشورها حفاظت میشوند. اما در کشور وشهر ما برعکس است، زیرا خود ما بیل وکدال را برداشته ، بدون هیچ موجبی میخواهیم تیشه برریشه فرهنگ و تاریخ خود وکشورخود میزنیم که نباید چنین باشد. هرگاه استدلال این باشد که آن سیمنای خاطره های خوش شهریان ما کهنه وفرسوده شده بود و امکانات ترمیم واحیای مجدد آن وجود نداشت ، پس سوالی بمیان میآید که مهندسین وانجینیران با استعداد کشور ما با وجود کمترین امکانات دست داشته شان ، چگونه توانستند قصرهای زیبا وتاریخی دارالامان و تاج بیک، تپه پغمان ، مسجد شاه دوشمشیره ، قسمت هایی از شهر کهنه و ده ها جای دیگرشهر را که همه آنها هم توسط بمباردمان ها وراکت باران های کورکورانه همان گروه های جنگجو بصورت کامل تخریب و ویران شده بودند، آنها را دوباره تعمیر واحیای مجدد نمایند؟؟ این مسئولیت مقامات است که به نگرانی های همشریان پایان داده وهیچگاهی بدون درنظرداشت دیدگاه های اهالی منطقه دست به تخریب وازبین بردن آثارتاریخی و فرهنگی کشور ما وبخصوص شهرزیبای کابل نزنند. شهرما ( کابل زیبا) خانه همه ماست و درهرجاییکه زنده گی کنیم دل ما برایش تنگ شده وشب وروز به یادش اشک میریزیم. لطفآ با درنظرداشت حال واوضاع کنونی کشور- بیشترازاین باعث نگرانی و تشویش ما وهیچ همشهری ما نگردید. خراب نکنید، اگر میتوانید ترمیم ویا آباد کنید! کابل امروز – شهرزیبا ودلنشین همه هموطنان ماست وهمه به آن می بالیم. ازهرگوشه ویا ولایتی که آمده و امروز در این شهر جاگزین شده اید، لطفآ این شهر را دوست بدارید، درحفظ پاکی و سرسبزی آن کوشا باشید، زیرا باورکنید که نظیر آن درهیچ نقطه یی ازجهان وجود ندارد. شهرما – شهرخاطرات تلخ وشیرین ماست، با آبادی اش خرسند شده و با ویران کردنش روح ازتن ما جدا میشود.
دوستان عزیزم ! هرگاه کمی واضح تر و یا تند تر نوشته ام، آرزومندم باعث آزرده گی خاطرهیچ یک ازشما عزیزان نگردد ، زیرا حقایق تلخ روزگار ما چنین است و همه داغ ها و اندوه هایی در دل داریم که نمیخواهیم هرگز دوباره تکرار شوند.چون تخریب هرگوشه یی از شهر ما مانند خنجری است که برقلب ما اصابت میکند. قلبهای ما را بیشتر ازاین زخمی نسازید. بیشتر ازاین توان تحمل آسیب را نداریم.
با حرمت بی پایان به همه . ن کوشا بودهپاکی و